کشورهای مختلف دارای واحد پولهای متفاوتی هستند. بهطور مثال در ایالاتمتحده آمریکا دلار، در ایران ریال، در انگلستان پوند، در ژاپن ین، در روسیه روبل و در برخی کشورهای اروپایی یورو در جریان و رایج است. اگر این کشورها بخواهند با یکدیگر مبادلات تجاری و مالی داشته باشند، میبایست بهای کالاها و خدماتی را که وارد کردهاند، به پول همان کشور پرداخت کنند. بهطور مثال اگر ایران از انگلستان اتومبیل وارد کند، باید بهای آن را به پوند پرداخت نماید. در چنین شرایطی است که واردکننده ایرانی باید در بازار ارزهای جهانی، ریال بدهد و پول کشوری را که از آن کالا وارد کرده است، دریافت نماید. در ادامه با پی جیب همراه باشید .
درواقع بازار ارز یک بازار بینالمللی است که در آن پول یک کشور میتواند با پول کشورهای دیگر مبادله شود. نظیر هر بازار دیگر، در بازار ارزهای جهانی نیز نرخ ارز بستگی به عرضه و تقاضای آن دارد. تعداد واحدهای پول داخلی برای خرید یک واحد پول خارجی را نرخ ارز میگویند که در بازار ارز و بهوسیله عرضه و تقاضای ارز تعیین میشود.
به خاطر گسترش ارتباطات الکترونیکی و به هم پیوستن شبکۀ بانکی تمـام جهـان تنها با در اختیار داشتن یک سیستم کامپیوتر، اینترنـت پرسرعت و نرمافزار مربوطه؛ میتوان از ابتدا تا انتهای هفته به بازار ارزهای جهانی دسترسـی داشـته و در هر وقتی از شبانهروز با اعمال استراتژی و راهکارهای مختلف علمی با تحلیل بازار ارز و سرمایهگذاری روی ارز از این بـازار سـود گرفت.
در ادامه این نوشتار میخواهیم ضمن بررسی روشهای علمی تحلیل بازار ارز به نکاتی درباره ارزهای جهانی و سرمایهگذاری روی ارز اشارهکنیم.
• روشهای علمی تحلیل بازار ارز
• مدیریت سرمایه و ریسک در بازار ارز
• انواع ریسک در بازار سرمایهگذاری روی ارز
روشهای علمی تحلیل بازار ارز
وقتی از تحلیل بازار حرف میزنیم، مهم نیست به تحلیل بازار بورس فکر میکنیم یا تحلیل بازار خودرو و هدف ما ارزیابی بازار مسکن است یا ارزیابی بازار ارز. از تحلیل بازار سیر تا تحلیل بازار سکه و از تحلیل بازار خوراکیها تا تحلیل بازار پوشاک، همگی را میتوان در چهارچوب قواعد و اصولی مشترک (یا لااقل مشابه) موردبررسی قرارداد. بنابراین ابتدا به بررسی روشهای تحلیل بازار ارز میپردازیم.
- تجزیه و تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال چهارچوبی است که معامله گران با استفاده از آن به مطالعه تغییرات قیمتی میپردازند .از نظر تئوریک یک فرد میتواند با مشاهده تغییرات قیمتهای تاریخی، شرایط معاملاتی کنونی و تغییرات بالقوه قیمتی را مشخص کند. دلیل اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال این است که فرض میشود که تمام اطلاعات کنونی بازار در قیمتها منعکسشده است. اگر تمام اطلاعات موجود، در قیمت منعکسشده باشد پس تنها با توجه به قیمت میتوان معامله کرد. درواقع تحلیل گران تکنیکال به این ضربالمثل که “تاریخ تکرار میشود” اعتقاددارند. به اعتقاد آنها اگر سطح قیمتی درگذشته مقاومت یا حمایتی ایجاد کرده باشد در آینده نیز میتواند همین کار را بکند. - تجزیهوتحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی روشی برای نگاه به بازار با استفاده از تحلیل نیروهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر عرضه و تقاضای یک دارایی است. استفاده از عرضه و تقاضا بهعنوان شاخصی که مسیر حرکت قیمت را تعیین میکند آسان است. سختترین بخش این کار تحلیل تمام عوامل تأثیرگذار بر عرضه و تقاضاست. یک تحلیلگر بنیادی باید بتواند دلیل اینکه چرا و با چه قطعیتی رویدادهای مختلف( مانند افزایش نرخ ارز) بر اقتصاد یک کشور و سرانجام عرضه و تقاضای یک دارایی تأثیر میگذارد را تعیین کند.
تحلیل بنیادی سنتیترین روش و بهنوعی مهمترین روش تحلیلی در بازار سرمایه است. در این تحلیل به بررسی صورتهای مالی شرکت پرداخته میشود و تمامی عوامل تأثیرگذار بر سود و زیان شرکت موردبررسی قرار میگیرد بهاینترتیب که از عوامل کلی شروع کرده و به عوامل جزئی میرسیم. با استفاده از تحلیل بنیادی شناخت کاملی نسبت به آینده شرکت و صنعت پیدا میکنیم و درنهایت نتیجه این تحلیل به تصمیمگیری درباره اینکه آیا در این شرکت سرمایهگذاری انجام دهیم یا خیر کمک بسزایی میکند. بنابراین این روش تحلیلی را باید در اولویت قرارداد و پس از اطمینان درباره وضعیت بنیادی شرکت و تعیین پیشبینی سود شرکت یا یک ارز و یا یک سهم و هدف قیمتی سهام آن ، باید در آن سرمایهگذاری کرد. - تجزیهوتحلیل تمایلات یا روانشناسی بازار
پیشتر گفتیم که ازنظر تئوریک، قیمت، تمام اطلاعاتی که در بازار در دسترس است را منعکس میکند. متأسفانه برای معامله گران، این نکته آنقدرها هم ساده نیست. بازارها تمامی اطلاعات را به همین سادگی منعکس نمیکند. مخصوصاً در بورس و فرا بورس که ما با آن کارداریم. هر معاملهگر در مورد عملکرد بازار عقیده و توضیح خود را دارد. اما بازار منعکسکننده احساسی است که اکثریت معامله گران در مورد بازار دارند. افکار و عقاید معامله گران، که در معاملهای که انجام میدهند منعکس میشود، به شکلگیری احساسات و تمایلات کلی بازار کمک میکند. اما مشکل اصلی این است که یک معاملهگر هرچقدر هم نسبت به یک معامله خاص اعتقاد داشته باشد نمیتواند بازار را مطابق میل خود حرکت دهد. بنابراین اینکه احساسات کلی بازار مثبت است یا منفی باید در نظر گرفته شود. و درنهایت، یک معاملهگر باید بتواند احساسات کلی بازار را در استراتژی معاملاتی خود وارد کند.